چیست عالم سایه بان حضرتش


کیست آدم پاسبان حضرتش

هر چه بود و هست و خواهد بود هم


هست و بود و باشد از آن حضرتش

آفتابش نوربخش عالم است


دادمت روشن نشان حضرتش

مجلس عشق است و ما مست و خراب


باده نوشان عاشقان حضرتش

دل به من ده تا روان گویم ز جان


این معانی از بیان حضرتش

کشتهٔ عشقم از آنم زنده دل


حی جاویدم به جان حضرتش

سید مست است و جام می به دست


رند و سرخوش بندگان حضرتش